به گزارش پول نیوز، واقعیت این است که بسیاری از افراد، معنای صحیح و دقیق واژه مالیات را نمیدانند و تنها نام آن را شنیدهاند. حتی ممکن است ندانند اساساً برای چه باید مالیات بپردازند؛ با این حال برخی نیز معتقدند مشخص نیست مالیات پرداختی آنها دقیقاً صرف چه کارهایی میشود.
فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو بر این باور است که مالیات بر درآمد در ایران در قیاس با بسیاری از جوامع پیشرفته غربی، عدد پایینی است. همچنین میزان مالیات بر درآمد شرکتها، 25% سود آنهاست که این ارقام در اروپا بسیار بیشتر است. وی در گفتوگویی تفصیلی با پول نیوز، به پرسشهایی درباره مالیات و مقایسه ایران با سایر کشورها در این زمینه، پاسخ داده است.
با نخستین و صریحترین پرسش آغاز میکنیم؛ چرا مالیات میدهیم و این الزام در امر پرداخت مالیات، از کجا نشأت گرفته است؟
مالیات یکی از راههای مشارکت عمومی در هزینههای عمومی هر کشوری است. درواقع افراد متناسب با استفادهای که از شرایط و بستر درآمدی کشور خود میبرند، باید سهمی را بهعنوان مالیات به دولت پرداخت کنند تا در بخش هزینههای عمومی مانند بهداشت، آموزش، امنیت و ... صرف شود. عمر سیستم مالیاتی بهاندازه تاریخ است و مالیات پدیده جدیدی محسوب نمیشود. هرچند انواع مختلف مالیات یا عوارض هستند که تعاریفی مدرن از این مشارکت مدنی به دست میدهند. مصادیقی نظیر مالیات بر ارزشافزوده، مالیات مصرفکننده، مالیاتهایی مانند عوارض آلودگی و عوارض جادهای که انواع جدید مالیات تلقی میشوند؛ به هر صورت مالیات وسیله مؤثری در ایجاد فرصتهای برابر برای نسلهای آینده نیز به شمار میرود.
بدون سیستمهای مالیاتی، اجرای سامانههای بهداشت عمومی و آموزش رایگان برای اقشار ضعیف، غیرممکن خواهد بود و استعدادهای ناب و سرمایههای انسانی عظیمی از رشد و تعالی، باز خواهند ماند؛ در عین حال ایجاد امنیت عمومی در کشور، به سیستم یکپارچه نظامی و انتظامی نیازمند است که هزینه آن معمولاً از راه مالیات تأمین میشود؛ بهطور خلاصه، یکی از مهمترین محلهای درآمد دولتها، دریافت مالیات از فعالیتهای اقتصادی و مصرفی یک کشور است.
به نظر شما آیا کسانی که مالیات پرداخت میکنند، باید از نحوه هزینهکرد پولهای پرداختی آگاه شوند؟ اساساً مالیات پرداختی ما کجا هزینه میشود؟
بله؛ از نگاه من این حق مسلم پرداختکننده مالیات است. ضمن اینکه در بحث اعتمادسازی نیز میتواند نتایج شگرفی به بار آورد. در پاسخ به بخش دوم پرسش شما باید بگویم، درآمد دولتی در کشور، دو منبع اصلی دارد؛ فروش نفت و مالیات. خوشبختانه سهم مالیات در سالهای اخیر به دلیل کاهش شدید درآمدهای نفتی و افزایش بالای هزینههای دولتی، بهشدت افزایش یافته است؛ بنابراین مالیات پرداختی از سوی مردم در بسیاری از موارد بهصورت شفاف در بودجه سالیانه کشور، هزینهکردهای مشخص خود را دارد. این مالیات، صرف بخشی از هزینههای عمومی در کشور مانند بهداشت، آموزش و امنیت میشود؛ در عین حال، ممکن است مالیاتهای مشخصی نیز برای پروژههای عمرانی صرف شود؛ برای مثال نوع خاصی از مالیات بر خودروهای وارداتی وجود دارد که هزینهکرد مشخص و مستقیم آن در هلالاحمر و سیستم بهداشتی کشور است.
آیا میزان مالیاتی که ایرانیان در مقایسه با سایر کشورها پرداخت میکنند، رقم مناسبی است؟ خیر؛ مالیات بر درآمد در ایران در قیاس با بسیاری از جوامع پیشرفته غربی، عدد پایینی است. میزان مالیات بر درآمد شرکتها، 25% سود آنهاست که این ارقام در اروپا بسیار بیشتر است. البته، کشورهای همسایه، مالیات کمتری دریافت میکنند و حتی در برخی از آنها، مالیات بر درآمد وجود ندارد. مالیات بر ارزشافزوده در ایران نیز نرخ متوسطی دارد. در بسیاری از کشورهای غربی، مالیات بر ارزشافزوده بیش از 20% است و در عین حال، این مدل از مالیات هنوز در برخی از کشورها، اجرایی نشده است. از سویی، سایر عوارض و مالیاتهای معمول مانند عوارض آلودگی یا مالیات بر سوخت، در ایران دریافت نمیشود که خود محل درآمد مهمی در بسیاری از کشورهاست. بهصورت کلی میتوان گفت، نرخ مالیاتی در ایران متوسط است؛ اما متأسفانه، سامانه بررسی دفاتر و صورتهای مالی در کشور، سنتی و قدیمی است. درواقع سیستم مالیاتی در کشور مبتنی بر بررسی سنتی دفاتر، بهگونهای عمل میکند که امکان رد شدن هزینهها و افزایش سود فعالان اقتصادی را افزایش میدهد؛ وانگهی بخش عمدهای از اقتصاد کشور، فرار مالیاتی دارند. در کنار آن، سازمانهای زیادی از پرداخت مالیات، معاف هستند. اگر بخواهم خلاصه بگویم، نرخ مالیاتی را در کشور متوسط، فرار و معافیتهای مالیاتی را زیاد و سیستم شناسایی و دریافت آن را قدیمی و ناکارآمد میدانم. این ترکیب اداری، سبب شده است فعالان اقتصادی که شفافیت بالاتری دارند، بیشتر در معرض اخذ مالیاتهای نادرست قرار گیرند.
از نگاه شما چه میزان از این مالیات در قالب طرحهای ملی به ما باز میگردد و چه خدماتی بابت آنها دریافت میکنیم؟
میزان هزینهکردها به تفکیک در بودجه مشخص میشود. درواقع، سیستم بودجهریزی کشور، جذب تمامی درآمدها و فروش خدمات دولتی و منابع طبیعی ملی و تجمیع درآمدهای آنها در یک حساب و هزینهکرد در حوزههای مختلف با تخصیص بودجه است؛ بنابراین شاید نتوان به شکل مستقیم مشخص کرد که برای مثال چنددرصد مالیات دریافتی به آموزش یا بهداشت اختصاص یافته است. البته در برخی موارد، میزان هزینهکردها شفاف است؛ برای نمونه در مالیات بر ارزشافزوده، 1% درآمد مالیات، مستقیم در حوزه سلامت هزینه میشود.
همانطور که اشاره کردید، درآمدهای حاصل از نفت و مالیات، دو منبع مهم درآمدی برای دولتها هستند. حال چگونه میتوان با استفاده از این منبع، جلوی هدررفت منابع انرژی را گرفت؟
اصولاً دولتها در بسیاری از نقاط دنیا، تلاش میکنند خود را صرفاً به درآمدهای مالیاتی متکی کنند و استفاده از درآمدهای ناشی از فروش منابع طبیعی را به سرمایهگذاری یا پسانداز اختصاص دهند. واقعیت این است که منابع طبیعی تجدیدناپذیر مانند نفت، سالها تولید شدهاند و ما بهعنوان نسلی که به آنها دسترسی داریم، حق نداریم تمام منافع آن را برای خود در نظر بگیریم؛ اینکه درآمدهای نفتی در امور روزمره یا مشاغل کم بازده صرف شود، اشتباهی بزرگ و نابخشودنی است. به عقیده من، درآمدهای منابع طبیعی تجدیدناپذیر باید با سرمایهگذاری در پروژههای عظیم و برای استفاده در نسلهای مختلف، حفظ شود. حال که ما کشوری نفتخیز هستیم، دلیل نمیشود تمام این ثروت طبیعی را حیفومیل کنیم. مالیات در مقام ابزار کمکی مناسب میتواند بار هزینههای جاری کشور را به دوش بکشد و سایر درآمدها صرف سرمایهگذاریهای عظیم و پربازده شود. درواقع، سیستم پرداخت مالیاتی میتواند، سرمایهها را بین نسلها حفظ کند؛ در عین حال برای حفظ این سرمایهها، لازم است دولت چابکتر، کوچکتر و از لحاظ مالی بهشدت منضبطتر شود و از هزینهکردهای بیهوده و بیبازده بهشدت بپرهیزد.
به عقیده شما نقش مالیات در مقاومسازی اقتصاد کشور چیست و چگونه با مالیات میتوان اوضاع اقتصادی را بهبود بخشید؟
دولت وابسته به درآمدهای مالیاتی، ناگزیر به دولتی پاسخگو و حامی اقتصاد گردانهای واقعی تبدیل میشود. درواقع مالیاتدهی، دولت را مجبور میکند، نسبت به شفافسازی فضای اقتصادی، رفع موانع تولید ارزشافزوده و خدمات، همچنین تسهیل و توسعه کسبوکار اقدام کند تا بتواند با ایجاد یک فضای شفاف و پویای اقتصادی، درآمد جامعه و به طبع درآمدهای مالیاتی خود را افزایش دهد. چنین اقتصادی در مسیر رشد و توسعه قرار میگیرد و یک اقتصاد رشدیافته در برابر آسیبهای بیرونی مقاومت بیشتری دارد. البته موارد زیادی وجود دارد که دولتها در تأمین هزینههای خود از شیوه مالیاتی، تلاش کردهاند با افزایش تعرفه و ضریب مالیاتی درآمدهای خود را تأمین کنند و این افزایش ضریب، به کاهش درآمد و مهاجرت به بهشتهای مالیاتی منجر شده است؛ بنابراین میزان و نحوه دریافت و هزینهکرد این مالیاتها، نقش ویژهای در توسعه یک اقتصاد بازی میکند. جان کلام اینکه، اگر اجرا و راهبرد درست نباشد، بازدهی مالیاتی و مقاومسازی اقتصاد از طریق مالیات، نتیجه عکس میدهد.